X

چگونه دعا کنیم . بخش ششم

چگونه دعا کنیم

(بخش ششم)

متی ۶: ۱۲

قرض‌‌‌های ما را ببخش چنان که ما نیز قرضداران خود را می‌بخشیم. 

یک مسیحی با شناخت بخشش خداوند در مسیح زندگی تازه‌ی خود را آغاز می‌کند. درک این موضوع بسیار مهم است، که ما همواره نیازمند رحمت خداوند هستیم. هرچند خداوندم عیسی مسیح با مرگ خود بر صلیب جریمه‌ی گناهان من را به­طور کامل پرداخت کرده اما به دلیل زندگی در جسم سقوط کرده و وجود گناه در حین افتادن­ها و لغزش­ها تنها و تنها امید بر او و درگاه رحمت اوست که ما را احیا می­کند.

اما برای درک این موضوع باید به یاد بیاوریم عیسی مسیح در این قسمت هم­چنان که پیشتر هم گفته شد در حال آموختن طریق دعا به شاگردان است. اگر به دعا به حضور خداوند می­آییم و انتظار بخشش از خداوند را داریم و برای زندگی خود خواهان جاری شدن اراده و نان کفافی هستیم که او می­بخشد! آیا ما که می­­باید رحمت و بخشش خداوند را با تمام وجود در این جهان اشاعه بدهم در این ضمینه یعنی بخشش نسبت به دیگران از عملکردی درست برخوردار هستیم؟

۱۲" پس مانند برگزیدگان مقدس و محبوب خدا، احشای رحمت و مهربانی و تواضع و تحمل و حلم را بپوشید؛ ۱۳ و متحمل یکدیگر شده، همدیگر را عفو کنید هرگاه بر دیگری ادعایی داشته باشید؛ چنانکه مسیح شما را آمرزید، شما نیز چنین کنید."

کلوسیان ۳: ۱۲- ۱۳

آیا در این قسمت چنین تعلیمی نهفته است که اگر ما دیگران را نبخشیم خودمان هم بخشیده نمی­شویم؟

آیا بخشیده شدن ما یا دیگران به بخشنده بودنمان بستگی دارد؟

بیایید به زمانی فکر کنیم که تازه با مسیح آشنا شدیم و مسیح را شناخته و به نام او توبه کردیم. آیا در آن زمان هیچ شخصی وجود نداشت که نسبت به ما ناراحتی و رنجشی در دل داشته باشد. به شخصه می­توانم بگویم دل افراد زیادی در زمان پیش از یافت شدنم در مسیح، از من رنجیده شده بود. اما بخشش خداوند شامل حال من شد و من بعد از شناخت مسیح تا حد امکان برای جبران خسارات قدم برداشتم، نه این که تا بخشش مسیح نسبت به خودم را کامل بسازم بلکه تا از بابت اشتباه خود ابراز پشیمانی کرده و عذر بخواهم. در همان حال هم خداوند در مسیح مرا بخشید و بخشش خداوند نسبت به من ربطی به عدم بخشش من توسط دیگران نداشت. اما حالا که من بخشش خداوند را درک کرده­ام آیا من در بخشش دیگران مشکل جدی دارم؟ این جا آن محل بازایستادن و تفکر است. اگر مدتی است که مسیح را شناخته و کلام او را تعلیم گرفته و خود را مسیحی رشد یافته می­دانیم اما برای بخشش قصورات افراد دچار مشکل هستیم با تاسف باید بپذیریم که در شناخت فیض خداوند هنوز مانند یک نوزاد هستیم. چند وقت پیش کتاب چهره­های ایمان نوشته­ی جویل بیکی را می­خواندم که به تازه­گی توسط انتشارات پارسا نیز ترجمه و چاپ شده. دکتر بیکی در یکی از قسمت­ها به گفته­ای از مادرش که زنی ایماندار بوده و یک الگوی ایمان برای ایشان بوده اشاره می­کند او می­گوید:"مادرم همیشه می­گفت: هر چیزی که از جهنم بهتر باشد بالاتر از لیاقت ما ماست." به جرات می­توانم بگویم این گفته یکی از بهترین جملاتی است که به من برای درک فیض خداوند در مسیح عیسی کمک کرده است.

در این قسمت عیسی مسیح به ما میاموزد که زمان دعا نه صرفا زمان ابراز خواسته‏ها بلکه باید زمانی برای معترف شدن به نیازهای اساسی و مهم در حضور خدا باشد. دعا باید زمانی برای واگذاشتن خواهش‏ها و در پی درک خواست خدا بودن باشد. دعای شخص مسیحی نشان از رشد او در خداشناسی و رابطه‏ی وی با خداوند دارد. عیسی مسیح به ما میاموزد تا در دعا دست از غرور برداشته و در حضور خدای متعال لب گشوده و آن چه در دل از خدایی که همه چیز حتی اعماق وجود و ذهن ما را میداند به ضم خود مخفی داشته‏ایم معترف شویم. دلیل اصلی معترف شدن به حضور خداوند این است که به حضور او اعلام می‏داریم که تنها و تنها برای بخشش بر رحمت او چشم دوخته و برای تسلی بر او امیدواریم. داشتن زمان اعتراف در حضور خداوند در زندگی مسیحیان چنان با اهمیت بوده که از قرون اول میلادی جماعت‏های مسیحی زمانی برای اعتراف و دعای در سکوت در پرستش‏های جمعی داشته‏اند، موضوع مهمی که امروزه در بسیاری از کلیساها اصلا توجهی به آن نمی‏شود.

به یاد داشته باشیم که بخشش در حقیقت به معنی پوشاندن است نه دادن و بذل کردن. آن چه ما در کتاب مقدس به عنوان بخشش خداوند و بخشیده شدن گناهان میخوانیم در واقع به معنی آن است که خداوند گناهان ما را بر زیر خون پسرش عیسی مسیح می‏پوشاند. خداوند در کلام مبارکش می‏فرماید گناهان شما را دیگر به یاد نخواهم آورد. در واقع خداوند هرگز گناهان سابق ما را که نسبت به آنها توبه کرده‏ایم برای محکومیت ما مورد استفاده قرار نمی‏دهد و ما را در زمانی که برای اعتراف به گناهی به حضورش می‏رویم برای گناهانی که در گذشته به حضور او معترف شده‏ایم ما را سرکوفت نمی‏زند و آنها را برای نکوهش ما به رخ ما نمی‏کشد. آیا ما نیز به درک درستی از بخشش در ایمان مسیحی خود شده‏ایم. آیا حقیقتا در اثر درک صحیح از بخشش و فیض خداوند کسانی را که نسبت به ما بدی کرده و گناهی مرتکب شده‏اند می‏بخشیم. شخصی در کلیسا به دوستی که از او برخورد او رنجیده شده بود می‏گفت: "من را ببخش، البته برای خودت می‏گویم تا خداوند تو را ببخشد!" هرچند آن شخص آن حرف‏ها را برای شوخی به دوست خود می‏گفت. اما تصور داشتن چنین دیدگاهی نیز مهلک است. خداوند گناهان ما را بخشیده و در واقع ما را در این بخشش از دشمنی به دوستی آورده است و بخشش خداوند که بر اثر خون مسیح به شخص مسیحی داده شده است بر اساس بخشش‏های او کامل نمی‏شود. در واقع داشتن چنین دیدگاهی کاملا مغایر با کامل بودن نجات ما و بسیار دور از دیدگاه صحیح کلام خدا برای رستگاری یعنی کفایت ایمان برای عادل محسوب شدن است. حال اگر ما می‏گوییم که شخصی را بخشیده‏ایم اما در عین حال از بدی او همه جا صحبت می‏کنیم و گاه که فرصت بشود رفتار او را به رخش کشیده او را مورد ملامت قرار می‏دهیم! باید بپذیریم که ما صرفا مدعی بخشش هستیم و این رفتار هیچ ربطی به بخشش مسیحی ندارد.

متاسفانه امروزه افراد به دلیل کج فهمی و گاهی نیز سوء استفاده روایات خود از بخشش کسانی که به آنها بدی کرده‏اند را در شهادات خود ذکر می‏کنند و حتی از روایات و خاطرات کتب چند جلدی می‏نگارند. در حالی که با ذکر نام آن شخص و یا منت گذاشتن بر او از ایمان خودشان بر مسیح و به قولی توانایی روحانیشان در بخشش سخن می‏گویند. مانند آن شخصی که مدعی است پدرش را که در دوران کودکی به او تجاوز کرده بخشیده است! در حالی که اصل اول بخشش پوشاندن خطای آن پدر را لحاظ نکرده و برای پدری که به قول خود آن شخص حالا ایماندار است آبرویی باقی نگذاشته. خداوند گناهان ما را که به حضور او معترف می‏شویم با هیچ شخصی در میان نمی‏گذارد، نه فرشتگان و نه مقدسین و خادمین کلیسا آن چه ما به حضور خداوند برده‏ایم مانند رازی است میان ما و ذات مبارک خدای تثلیث. آیا ما نیز گناهان افراد را که به قول خود بخشیده‏ایم در سینه نگاه داشته به حضور خداوند برده و تنها از او برای آن وقایع صلح طلب کرده‏ایم و یا با ادعای بخشش افراد دیگران را تحقیر کرده و خود را شخصی ابر روحانی جلوه داده‏ایم؟

اگر بخشش مسیح را درک کرده‏ایم بخشیدن برای ما راحتتر خواهد بود. کلام خدا در باب ۵ رساله به رومیان می‏فرماید: زمانی که ما درمانده بودیم مسیح در زمان معین برای بیدینان(خدانشناسان) جان داد. رومیان ۵: ۶ در ادامه می‏گوید مسیح برای ما زمانی که گناهکار بودیم جان داد آیه ۸ و در ادامه می‏گوید: زمانی که با خدا مصالحه داده شدیم در حقیقت دشمنان او بودیم.

ما درمانده و مفلوک و گناهکار و در دشمنی و جنگ با خدای خالق خود، خدایی که همه‏ی هستی در دستان اوست بودیم، آن گاه که او پسر خود را برای ما داد. بد نیست در زمان بدی دیگران نسبت به خودمان نگاهی به صلیب عیسی مسیح بیاندازیم که مسیح عریان غرق در خون برای گناهان ما بر آن مخکوب شده بود.

بگذارید نگاهی به قسمتی از انجیل متی باب ۱۸ بیاندازیم که ما را در درک این موضوع یاری می‏دهد.

"۲۱ آنگاه پطرس نزد او آمده، گفت: خداوندا، چند مرتبه برادرم به من خطا ورزد، می‌باید او را آمرزید؟ آیا تا هفت مرتبه؟ ۲۲ عیسی بدو گفت: تو را نمی‌گویم تا هفت مرتبه، بلکه تا هفتاد هفت مرتبه ۲۳ از آن جهت ملکوت آسمان پادشاهی را ماند که با غلامان خود اراده محاسبه داشت. ۲۴ و چون شروع به حساب نمود، شخصی را نزد او آوردند که ده هزار قنطار به او بدهکار بود. ۲۵ و چون چیزی نداشت که ادا نماید، آقایش امر کرد که او را با زن و فرزندان و تمام مایملک او فروخته، طلب را وصول کنند. ۲۶ پس آن غلام رو به زمین نهاده او را پرستش نمود و گفت: ای آقا مرا مهلت ده تا همه را به تو ادا کنم. ۲۷ آنگاه آقای آن غلام بر وی ترحّم نموده، او را رها کرد و قرض او را بخشید ۲۸ لیکن چون آن غلام بیرون رفت، یکی از همقطاران خود را یافت که از او صد دینار طلب داشت. او را بگرفت و گلویش را فشرده، گفت: طلب مرا ادا کن ۲۹ پس آن همقطار بر پای‌های او افتاده، التماس نموده، گفت: مرا مهلت ده تا همه را به تو رد کنم. ۳۰ اما او قبول نکرد بلکه رفته، او را در زندان انداخت تا قرض را ادا کند.۳۱ چون همقطاران وی این وقایع را دیدند، بسیار غمگین شده، رفتند و آنچه شده بود به آقای خود باز گفتند. ۳۲ آنگاه مولایش او را طلبیده، گفت: ای غلام شریر، آیا تمام آن قرض را محض خواهش تو به تو نبخشیدم؟ ۳۳ پس آیا تو را نیز لازم نبود که بر همقطار خود رحم کنی چنانکه من بر تو رحم کردم؟ ۳۴ پس مولای او در غضب شده، او را به جلادان سپرد تا تمام قرض را بدهد. ۳۵ به همینطور پدر آسمانی من نیز با شما عمل خواهد نمود، اگر هر یکی از شما برادر خود را از دل نبخشد."

آیات بالا نیازی به توضیح ندارد. هرگاه بدی و رنجش دیگران هرچند عمیق و بزرگ دل ما را شکست به یاد بیاوریم بدی و گناه ما پسر خدا را به بالای صلیب برد و هیچ چیز بهای آن بخشش را ندارد. پس همان خدا توان دارد در زمان لازم ما را با قوت فیض خود برای بخشیدن دیگران یاری دهد. بخششی حقیقی، بخششی که نمیگوید بخشیده‏ام اما نمی‏خواهم ریخت او را ببینم، بلکه ببخش مسیحی که حاضر است ببخشد و بعد از آن محبت نماید. بخششی که مصالحه را به همراه دارد. بعضی می‏گویند او را بخشیده و به خدا واگذار کرده‏ام! سوال این جا این است که برای چه چیزی به خدا واگذاشته‏ایم تا او را برکت دهد؟ یا تا او را داوری و محکوم نماید؟

ای پدر ما که در آسمانی از رحمت و فیض توست که توان یافته‏ایم کسانی را که به ما بدی کرده و یا نسبت به ما گناهی را مرتکب می‏شوند ببخشیم. در زمانی که ما با خداوند دشمن بودیم مسیح برای ما جانش را فدا ساخت. بسیار عجیب است. تصور کنید با شخصی چنان دشمنی دارید که در صدد هستید تا ملکوت و ملک او را ویران کنید و هموراه بر علیه قوانین او طغیان می‏کنید. اما او با وجود اینکه توان دارد شما را کاملا و برای همیشه نابود سازد برای ایجاد راهی که به یک رابطه‏ی تازه بیانجامد، عزیزترین و پر ارزشترین چیز خود را به مرگ واگذارد تا در میان این دشمنی صلحی ایجاد شود. حالا که او چنین محبتی نسبت به ما روا داشته آیا ما می‌توانیم در مقابل قرض مقروضانمان که در مقایسه با بدهکاری ما به نظر هم نمی‌آیند بخشش نداشته باشیم؟

در دعا از حضور او بخواهیم تا توانایی بخشیدن دیگران را با درک فیض و بخشش بی قیاس خودش به ما عطا فرماید.