X

ما کی هستیم ۸ منتظران خداوند

ما کی هستیم؟(۸)

منتظران خداوند

" پس آگاه باشید چون پسر انسان (عیسای مسیح)در ساعتی می آید که شما کمتر انتظار آن را دارید."( از انجیل به قلم لوقا ۱۲ : ۴۰ )

همۀ ما در زندگی خود زمانی منتظر چیزی بوده ایم.و همۀ ما بی شک طعم تلخ آن را نیز چشیده ایم!بی طاقتی در آن را و زمانی که بکندی می گذشت. ریش سفیدان ما می گویند:" آدم همه چیز بکشه!اما انتظار نکشه!".

امروز قصد داریم از این انتظار و تمامی تجربۀ تلخ آن ،معنایی زیبا و سازنده را درک کنیم.انتظاری که ما قصد داریم از آن سخن بگوئیم نه تنها تلخ نیست ،نه تنها کشنده نیست،بلکه شیرین و سازنده هم هست!لطفاً در این سفر با ما همراه شوید.

ما از کتابمقدس خود (تورات و انجیل) آموخته ایم که :

۱-انتظار برای کسانی که چگونه زیستن در انتظار را نمی دانند ،کشنده و ویرانگر است.

۲-انتظار برای کسانی که چگونه زیستن در انتظار را می دانند ،زندگی دهنده و پربرکت است.

شما قصد دارید کدامیک از این دو گروه باشید؟بگذارید تا با دو تجربۀ زنده از هر دو مورد بر مبنای کتابمقدس هر دوی این گروه را ببینیم ،سپس ببینیم که ریشه ها و نتایج عدم انتظار چیست؟و آنگاه در آخر ببینیم ثمرۀ نیکوی انتظار چه؟

(شرح کامل واقعۀ زیر را می توانید تماما در نامۀ خروج فصل های ۲۴ ۳۲ بخوانید)

             موسی بندۀ وفادار خدواند به مشایخ قوم خود گفت : برای ما در اینجا توقف کنید تا نزد شما برگردیم سپس موسی و خادم او یوشع بکوه خدا (سینا)بالا رفتند تا فرامین لازم را برای قوم اسرائیل از خداوند دریافت کنند.چهل روز از این سفر کوتاه موسی و خادم او یوشع به بالای کوه سینا گذشت.و انتظار قوم بسر آمد نتوانستند در انتظار رهبر غایب خود استوار بمانند تا او بازگردد.کلام به ما می گوید که :

" و چون قوم دیدند که موسی در فرود آمدن از کوه تاخیر نمود قوم نزد هارون جمع شده وی را گفتند برخیز و برای ما خدایان بساز که پیش روی ما بخرامند زیرا این مرد موسی که ما را از زمین مصر بیرون آورد نمیدانیم او را چه شده است." ( خروج ۳۲ : ۱ ) 

 و به این سبب خود را و خدای مهربان خود را که تازه آنها را از قید نکبت بار برده گی رهانیده بود را به قیمت ناچیزی  به نفس بیقرار خود فروختند تا خود را از لذاّت نفس بی قید خود ارضاء کنند.در فصل ۳۲ آیۀ ۱۷ می خوانیم که 

" و چون یوشع آواز قوم را که میخروشیدند شنید بموسی گفت در اردو صدای جنگ است.گفت صدای خروش ظفر نیست و صدای خروش شکست نیست بلکه آواز مغنیان را من میشنوم.و واقع شد که چون نزدیک به اردو رسید ، گوساله و رقص کنند گرا دید." کلام خداوند از این رویداد واقعی همواره به تلخی  یاد کرده است.قومی که باید در انتظار بازگشت رهبر خود می ماند؛ اما از آنجا که فرو نشاندن هوس های  لذت بخش اما کور کنندۀ خود و ارضاء کردن آن را و شادی زودگذر آن را به انتظاری خشک و بی ثمر و بی حاصل(از نگاه آنها) ترجیح دادند به گناهی مرتکب شدند که خشم خدا را بر انگیختند و ثبت شده است که در آن روز غریب به بیست و سه هزار نفر مردند.از اینرو ست که داوود با گرفتن تجربه ای ارزنده از این واقعۀ تلخ برای هوشیاری ما برای  ما می نویسد که:

" نزد خداوند ساکت شو و منتظر او باش و از شخص فرخنده طریق و مرد حیله گر خود را مشوش مساز .از غضب بر کنار شو و خشم را ترک کن.خود را مشوش مساز که البته باعث گناه خواهد شد.زیرا که شریران منقطع خواهند شد و اما منتظران خداوند وارث زمین خواهند بود. " ( مزمور ۳۷ : ۷-۹ )

گروه اول از نامنتظران را دیدیم که چسان بود.اکنون به رویدادی دیگر از کتابمقدس

مراجعه کنیم که کاملا نتیجه ای متفاوت را حاصل کرد.

(شرح کامل واقعۀ زیر را می توانید در کتاب ایوب بخوانید)

کتاب ایوب با این جمله آغاز میشود:

"در زمین عوص مردی بود که ایوب نام داشت و آن مرد کامل و راست و خدا ترس بود و از بدی اجتناب مینمود."  ( ایو.۱:۱)اگر هستند کسانی که به این باورند : آنانی که نیک روان هستند هرگز در آزمایشات سخت قرار نمیگیرند، احتمالا از کتاب ایوب بی خبرند!هفت پسر ،سه دختر ،هفتهزار گوسفند ، سه هزار شتر، پانصد جفت گاو ، پانصد الاغ ماده و نوکران بسیار ؛از ایوب متموّل ترین مرد سرزمین خود را ساخته بود.اما در یک چشم بهم زدن و بمدت کوتاهی او همۀ اینها را از دست داد.او ماند و همسرش و درد و رنجی جانکاه ،گویی خون بود که گریه میکرد ،درد بود که تنفس میکرد و رنج بود که میخورد. ما بودیم چه میکردیم؟اولین کاری که میکردیم خدا و عدالتش را تماما نفی میکردیم اما نه ایوب!

" آنگاه ایوب برخاسته جامۀ خود را درید و سر خود را تراشید و بزمین افتاده سجده کرد.و گفت برهنه از رحم مادر خود بیرون آمدم و برهنه بانجا خواهم برگشت خداوند داد و خداوند گرفت و نام خداوند متبارک باد.در این همه ایوب گناه نکرد و بخدا جهالت نسبت نداد." ( ایو.۱ : ۲۰-۲۲ ) و آنگاه که بهمۀ اینها بیماری ناعلاجی نیز مزید گشت و از طرف زنش مورد ملامت و سرزنش قرار گرفت که :" آیا تا بحال کاملیت خود را نگاه میداری خدا را ترک کن و بمیر."  ( ایو. ۲ : ۹ )از دید من و تو ،زنش راست میگفت!اما نه از دید ایوب " او وی را گفت مثل یکی از زنان ابله سخن می گویی آیا نیکویی را از خدا بیابم و بدی را نیابم.در این هم ایوب بلبهای خود گناه نکرد."  ( ایو.۲ : ۱۰ ) و از اینجا سفر دردناک ایوب در رنج و انتظار برکات خداوند آغاز میگردد.هر چند او در زیر این فشار کشندۀ انتظار گاهاً زبان به شکایت گشود.

" پس چرا مرا از رحم بیرون آوردی . کاشکه جان میدادم و چشمی مرا نمیدید.پس میبودم چنانکه نبودم و از رحم مادرم بقبر برده میشدم." ( ایو.۱۰ : ۱۸ )

اما تا به آخر منتظر ماند.

" اگر چه مرا بکشد برای او انتظار خواهم کشید." ( ایو. ۱۳ : ۱۵ )

"ریشۀ من بسوی آبها کشیده خواهد گشت.و شبنم بر شاخه هایم ساکن خواهد شد." ( ایوب ۲۹ : ۱۹ ) 

 و ایوب نه تنها این انتظار خود را به  امید بازگشت تمام آنچه که از دست داده بود از طرف خدا میگذارد بلکه امید این انتظار خود را ورای زندگی خود و زیستن در جسم دید و انتظار خود را به زیبایی متجلی ساخته و امیدی ارزنده تر از بدست آوردن آنچه که از دست داده بود را به خود می دهد او می گوید:

 "و من میدانم که ولی من زنده است و در ایام آخر بر زمین خواهد ایستاد و بعد از آنکه این پوست من تلف شود بدون جسدم نیز خدا را خواهم دید و من او را برای خود خواهم دید و چشمان من بر او خواهد نگریست ." ( ایو.  ۱۹ : ۲۵-۲۷ )

همانطوری  که در ثمرۀ عدم انتظار گروه اول، گناه و مرگ  را دیدیم.ببینید ثمرۀ گروه دوم در انتظار سازنده چه بود:

"و خداوند آخر ایوب را بیشتر از اول او مبارک فرمود." ( ایو.۴۲ : ۱۲ )

دیدیم که چگونه دو گروه به شیوه ای متفاوت در انتظار زندگی کردند و همچنین ثمرۀ هر دو گروه را دیدیم.برای کسانی که  رویدادهای کتابمقدس را یک داستان و تخیل می دانند و یا نهایتا با بلند طبعی خود ماجرایی  از سکه افتاده تصور می کنند. باید گفت که :

"تمام کتابمقدس از الهام خداست و برای تعلیم حقیقت،سرزنش خطا،اصلاح معایب و پرورش ما در نیکو مطلق مفید است."  ( دوم تیموتائوس ۳ : ۱۶ )این را برای این گفتیم که بدانید آنچه را که از رویدادهای درج شده در کتابمقدس با هم نگاه کردیم ،حقیقی ،اتفاق افتاده و پایگاهی است برای آموزش ما و پند گیری ما .همانطور که پولس رسول در نامۀ خود قید می کند:

" همۀ این چیزها برای ایشان اتفاق افتاد تا برای ما عبرتی باشد تا ما مانند آنها آرزوی چیزهای پلید نکنیم."(اول قرنتیان ۱۰ : ۶ )

شاید از خود بپرسید که :خب!...من چگونه باید در انتظار مفید و سازنده باشم .و ما بر مبنای کتابمقدس به شما می گوئیم که :

الف- امیدوار به کلام خداوند (تورات و انجیل)باشید.کلام خداوند می گوید :"منتظر خداوند هستم.جان من منتظر است و به کلام او امیدوارم.جان من منتظر خداوند است.زیاده از منتظران صبح بلی زیاده از منتظران صبح." ( مزمور ۱۳۰ : ۵-۶ )

ب- در سکوت و آرامش بمانید.کلام خداوند می گوید :"خوب است که انسان امیدوار باشد و با سکوت انتظار نجات خداوند را بکشد." ( مراثی ارمیاء ۳ : ۲۶ )

پ- با صبر و شکیبایی  انتظار را تحمل کنید.کلام خداوند می گوید:" اما اگر در امید چیزی هستیم که هنوز نیافته ایم با صبر منتظر آن میشویم." ( رومیان ۸ : ۲۵ )

ت-آگاه و آماده باشیم.کلام خداوند می گوید:" با کمرهای بسته و چراغ های روشن آمادۀ کار باشید مانند اشخاصی که منتظر آمدن ارباب خود از یک مجلس عروسی هستند...پس آماده باشید چون پسر انسان (عیسای مسیح) در ساعتی می آید که شما کمتر انتظار آن را دارید." (لوقا ۱۲ : ۳۵و ۴۰  )

آیا میدانید اگر بتوانید دراین سه اصل مهم  پایدار بمانید چه نتیجه ای حاصل شما میگردد؟

" انتظار بسیار برای خداوند کشیده ام و به من مایل شده مرا شنید. و مرا از چاه هلاکت بر آورد و از گل لجن و پاهای مرا بر صخرۀ گذاشته قدمهای مرا مستحکم گردانید ." (مزمور ۴۰ : ۱-۲ )

ما کی هستیم؟

ما ایمانداران به فیض و نجات خداوند مان عیسای مسیح ،آنگاه که مصیبت ها و ناملایمت ها از راه می رسند در سکوت و آرامش و صبر به کلام خدا امیدوار و پایدار می مانیم و شکیبانه انتظار خداوند  را میکشیم.

 

نوشته: حسین گل هاشم