X

فیض خدا یعنی چه؟ بخش پایانی

  

۴-هدف فیض خدا

تا همه به حیات جاودان نائل شوند و زیستن انسان همواره در قدوسیت و پاکی باشد . و این تدبیر تماماً و کاملاً در آمـدن عیسای مسیح او که فیض کامل خدا بود ، بر زمین علنی گشت.اکنون اجازه بدهید تا ادامۀ آیۀ رومیان که در بخش اول این مقاله به آن اشاره کردیم را با هم بخوانیم:" بوسیلۀ ایمان به مسیح ما وارد فیض الهی شده ایم ،فیضی که در آن پایداریم و نه تنها به امید شراکتی که در جلال خدا داریم شادی میکنیم بلکه در زحمات خود نیز شاد هستیم زیرا میدانیم که زحمت بردباری را ایجاد میکند و بردباری موجب میشود که مورد قبول خدا شویم و این امر امید را می آفریند.این امید هیچ وقت ما را مایوس نمیسازد زیرا محبت خدا بوسیلۀ روح القدس که به ما عطا شد قلبهای ما را فرا گرفته است.زیرا در آن هنگام که ما هنوز درمانده بودیم مسیح در زمانی که خدا معین کرده بود در راه بیدینان جان سپرد." (نامۀ پولس رسول به رومیان ۵ : ۲-۶ ) لطفاً خوب به ایات بالا نگاه کنید تا شما هم مثل ما کار عظیم فیض خدا را در ایمان به مسیح ببینید.پولس به ما میگوید که وقتی شخص به مسیح ایمان میاورد وارد فیض الهی میشود.وقتی شخص وارد این فیض شد گویی مشمول تمامی محافظت ها و منافع مورد نظر از این فیض میگردد پولس مینویسد که با پایداری در این فیض ما:

۱- در جلال خدا شریک میشویم ۲- در زحمات خود شاد خواهیم شد ۳-بردبار میگردیم ۴- مورد قبول خدا شده ۵- در امید زندگی میکنیم ۶-هرگز مایوس نخواهیم گشت ۷- از روح القدس پر خواهیم شد.

گویا تمامی این هفت مزیت موجود به محض ایمان آوردن ما به مسیح از آنجا که با این ایمان وارد فیض الهی می گردیم برای ما قابل دسترسی شده و موجود میگردد تا ما به آن برسیم و از داشتن آن مستفیض گردیم.و این دقیقا هدف خدا از فیضی ست که شامل حال دنیا گردانیده است.تمام این مزایا در انتظار تک تک افرادی ست که همین امروز قلبشان را به مسیح میدهند.البته این مطلب را فراموش نکنید که تمام این برکات به ما داده شده است نه شبانه ؛و ما فردای در ایمان به مسیح در زحمات مان شاد نمیشویم ! و یا در سختی ها بردبار نمی گردیم! و ناگهان امیدوار به همه چیز نمی نگریم!و یاس و نا امیدی را شبانه بوسۀ وداع نمی زنیم!دیدگاه مسیحی ما نسبت به هدف فیض الهی باید این باشد که خداوند با ایمان ما به مسیح برای ما پلی قرار داده تا با عبور از آن تمام آن هفت مورد بالا را دریافت کنیم ؛آن پل فیض خداست(عیسای مسیح ).آیا ما با درک این فیض ،اینکه او ما را همینطور که هستیم ،هر که هستیم ،هر چه هستیم دوست دارد و ما را به نزد خود میخواند تا ما را به انسانی تازه ای تبدیل کند که شایستۀ پاداش حیات جاودانی گردد نه عذاب الهی ،وارد آن میشویم؟ هرگز!در واقع ما این را زمانی در می یابیم که در فیض هستیم نه اینکه بدانیم و سپس وارد آن شویم! با قبول عیسای مسیح و عبور از این پل (فیض خدا) ما به سرزمینی وارد میشویم که در آن آغاز به زندگی میکنیم نه یک شب نه دو شب ،بلکه تمام عمر خود را!پس زیستن در فیض و تمامی هدفی که خدا برای ما در نظر دارد در تمام طول زندگی ما روی میدهد ،روزانه،همواره،هر ساعته...مادامی که ما خود را در این سرزمین می بینیم و می دانیم .یادتان باشد که ما وارد فیض الهی میشویم و ما وارد میشویم که در آن زندگی کنیم که باید در آن زندگی کنیم نه اینکه مسافر تفریحی و یا سیاحتی آن باشیم!و یا تنها بلند گوی بیان آن!هدف خدا از دریافت فیض الهی او از راه ایمان به عیسا ی مسیح ، زیستن ما ،تنفس ما ،رشد ما ،بودن ما ، و نهایتا مرگ ما در فیض اوست!و این ما را به مبحث بعدی میکشاند.

۵-نقش فیض در کلیسا و بین اعضای آن

اگر عیسای مسیح سر کلیسا و شبان اعظم کلیسا میباشد پس ورود هر تازه واردی بدلیل فیض خداست (عیسای مسیح ) ، اعضا بدلیل یک فیض (عیسای مسیح ) با هم جمع می شوند . قلب کلیسا باید خون یک فیض (عیسای مسیح ) را به رگها و اعضاء برساند . صدای واعظ کلیسا باید از فیض خدا (عیسای مسیح )پر باشد و اساس و بنیان کلیسا باید بر فیض خدا (عیسای مسیح ) استوار باشد .پس دقیقا به همین دلیل موضع کلیسا درباره فیض ، باید پر از فیض باشد . زیرا تنها با دریافت و درک عمیق این محبت بیکران خداوند است که قربانی شدن مسیح را درست هنگامی که ما گناه کار بودیم و ما را بخشید ، درک می کنیم. سپس بعد از درک آن است که میتوانیم در دنیای گناه آلود اطراف خود این فیض را بشارت دهیم .نمونۀ بارز آن را می توان ، پولس رسول نام برد ؛ شاید در تمام یاران اولیه که به مسیح ایمان آوردند و قلب خود را به او دادند ، تنها پولس رسول بود که پس از درک این فیض تنها مشعل دار آن شد . او فیض را می خورد ! می نوشید ! استنشاق می کرد! می دید ! راه می رفت ! می خوابید! و نهایتا در اوج درک این فیض خونش را چون پیاله شرابی بر پای برۀ قربانی شده ( مسیح ) ریخت . پولس رسول اعلام فیض را به جهانیان ماموریتی از جانب مسیح می دانست .او نه تنها حاضر بود هر زمان و هر جا این مژدۀ الهی فیض رایگان خدا توسط ایمان به مسیح را اعلام کند و آن را به شاگردان و کلیسا های تازه بنیاد در سراسر دنیا تاکید کند ،حتی او حاضر بود برای رساندن این پیام جان خود را نیز بدهد که داد. پس امروز نیز کلیسا باید راه جاودانی نجات از راه فیض را ، اعلام کند ، نه راه دیگری . اگر گناهکاری چون پولس با فیض نه با داوری ( اگر بنا به داوری خدا بود پولس باید کشته می شد ! ) پذیرفته شد . امروز نیز اگر کسی وارد کلیسا می شود ، باید از طریق فیض پذیرفته شود نه از طریق داوری بر اعمالش تا اینگونه چون پولس به ناتوانی خود در پاک کردن گناهانش اعتراف کند،فیض خدا را در اطراف خود ببیند و اینگونه قلب خود را تسلیم کند تا مقیم فیض خدا گردد . تعالیم ، مراسم ، موعظه ها هرگز نمی توانند جای سفر روحانی شخص تازه وارد به کلیسا را برای درک و زیستن در فیض را بگیرد.درک فیض خدا توسط یک تازه وارد (اگر کلیسا در فیض رشد کرده و میکند )بستگی مستقیم به درک شخصی خود آن تازه وارد دارد .او باید در این محیط پر فیض این ثمرۀ الهی را در بین کشیش و رهبر کلیسا و در بین اعضاء آن ببیند ،بشنود ،آنگاه کلیسا اجازه بدهد تا آن تازه وارد این قدم روحانی را برای زیستن در این فیض بردارد.در واقع کلیسا تنها می تواند ، نگاه ، گوش، چشم،زبان، ذهن و قلب شخص را با اجرا و بشارت فیض ، باز کند ؛ تا شخص عظمت و شگفتی این فیض را در اطراف خود دریابد تا آنگاه خود را با تمام هر آنچه که با خود و در خود اورده به خدای فیض بخش بسپارد...دیگر او خانه اش بر صخره ای بنا شده که نیروهای جهنم نیز بر ان غلبه نخواهند یافت.

کلام زندۀ خداوند یعنی کتاب مقدس ( تورات و انجیل ) بارها و بارها ، همانگونه که در قسمت دوم این مقاله قید شد ، به انسان ثابت کرده است که دلیل مقبول شدن ما در نگاه خدا و مهرو محبت او به ما ، بخاطر خوبی و نیکی ما نیست ، چرا که تمام نیکی ما به گناه آلوده است ؛ بلکه تنها به دلیل فیض و محبت یک جانبه او به ماست . خداوند در جای جای کتاب مقدس نشان داده و ثابت کرده است که حتی در اوج خشمش در برابر گناه آدمی ، راه محبت و فیض او به سوی انسان هرگز بسته نشده و نخواهد شد ، یعنی تا انقضای عالم . پس اگر ما که روزی گناهکار بودیم و با تمام عدم کفایت خود با ایمان به عیسای مسیح باز شامل این فیض گردیدیم ، پس این امر در بارۀ همه صدق میکند ،چون آنها گناهکار تر از ما نیستند و ما بیگناه تر از آنان نی!دقیقا باید همین نگاه را در بین خانوادۀ کلیسایی خود داشته باشیم . چه آنانی که در کلیسا هستند(آنانی که در حال تغذیۀ شیر روحانی میباشند) و یا چه تازه واردین .(آنانی که هرگز طعم غذای روحانی را نچشیده بودند) . پس همیشه باید آگاه باشیم که قلب و نگاه و سخن ما باید پر از فیض باشد یعنی از قلب و نگاه و سخنی که روزی نداشتیم اما امروز داریم .آنچه ما از سر فیض در بین خانوادۀ کلیسایی خود انجام می دهیم در واقع ثمره و میوۀ زیستن ما در فیض است ،خوشه های پربرکت و فراوان زیستن ما در فیض ؛پس اجازه دهیم تا خوشه چینان از سر برکت و فراوانی زیستن ما در فیض سیر شوند تا از اینرو پدر آسمانی ما را که اینگونه بخشنده است را جلال دهند.تا آن تازه خوشه چینان و تازه ایمانان نیز در گذشت روزها به درک این فیض الهی برآمده از برکات زیستن شما در فیض و بودن شما در فیض که تاثیری بسزا در اندیشه ها و باورهای آنها در عمل قرار داده اید نه تنها در شعار!خود روزی شکوفه زنند ،غنچه دهند تا در پاییزی دیگر چون تازه واردی رسید از میوۀ فیض او گرسنگی خود را رفع کند و این شور ادامه یابد تا شیپور زنان بازگشت ،بازگشت سرچشمه و پادشاه فیض .

پولس رسول با هدایت و پر شده از روح خدا و زیسته در فیض الهی همانگونه که بارها و بارها در نامه های خود به اهمیت زیستن در فیض در بین ایمانداران تاکید کرده است اینبار در نامۀ خود به ایمانداران در روم در فصل چهارده، به وضوح و فصاحت آن را برای ما گویی به تصویر میکشد.تذکرات روحانی او و تاکید عمیق او بر درک و زیستن در فیض خدا،الگویی که برای تمامی کلیساها و اعضای آن در قرون بعد از خود که خواهند آمد ،چون میراثی گرانبها میماند که برای ما بجا گذاشته است. او این بخش نامۀ خود را با این جمله آغاز میکند:" شخصی را که در ایمان ضعیف است در میان خود بپذیرید ،ولی نه بمنظور مباحثه در بارۀ عقاید او." (رومیان ۱۴ : ۱ ) چقدر برای ما دشوار خواهد بود که در جمع کلیسایی ما کسی باشد که در ایمان خود ضعیف است و ما او را و عقاید او را ،نقطه نظرهای او را ،و سوالات او را خرده نگیریم و به او نخندیم!!هر چند این امر اگر چه برای کسی که ادعای فضل و حکمت مسیحی را دارد کنترل کردن برای انتقاد و ایراد از این برادر و یا خواهر ضعیف ایماندار خود دشوار باشد!اما برای ایمان داری که در فیض خدا زندگی میکند(و خود را حکیم نمی داند!و خود را ضعیف تر از آن تازه وارد!) و مقام و مرتبۀ تمامی انسانها را چه قبل از ایمان و چه بعد از ایمان و چه حتی در زمان ایمان از دیدگاه فیض خدا میفهمد و در آن زندگی میکند، آسان و شدنی خواهد بود!.در کلیسا های اولیه نوع غذایی که شما میخوردید بسیار حائز اهمیت بود.در واقع شما را و ایمان شما را در نوع غذایی که میخوردید ،شیوۀ خوردن تان!(دستهای تان را می شستید یا نه؟ ،ظرف تمیز بود یا نه؟ و ...) و با چه کسانی میخوردید میسنجیدند!مثل امروز که در بعضی از شاخه های مسیحی و در کلیسا های آنها ،سیگار کشیدن یا شراب خوردن یا از کنار گوشت خوک رد شدن و موسیقی غیر مسیحی گوش کردن مساوی ست با چیزی در مایه های آتش جهنم!!اما نگاه کنید پولس رسول نه لیست غذاها و نجاسات و مکروهات را میبیند و نه میگوید افکار خود را متمرکز کنیم تا اینکه ببینیم کی چه میخورد و کی چه نمیخورد تا با او چگونه رفتار کنیم ؟!او ورای غذا و کوته بینی روحانی را میبیند او فیض خدا و رشد روحانی و زیستن اعضا در آن را میبیند از اینرو او مینویسد:" بنابر این از قضاوت کردن در بارۀ یکدیگر خودداری کنیم و در عوض تصمیم بگیرید که وسیلۀ لغزش یا رنجش در راه برادر خود نشوید.من میدانم و مخصوصا در اثر اتحاد با عیسی خداوند یقین دارم که هیچ چیز به خودی خود ناپاک نیست اما برای کسی که آن را ناپاک میداند ناپاک است و اگر برادرت بخاطر غذائی که تو میخوری آزرده شود دیگر از روی محبت رفتار نمیکنی.نگذار آنچه میخوری موجب هلاکت شخصی که مسیح در راه او مرد بشود...زیرا پادشاهی خدا خوردن و نوشیدن نیست بلکه شامل نیکی و آرامش و خوشی در روح القدس است." (رومیان ۱۴ : ۱۳-۱۵ . ۱۷ ) 

یادتان میاید کمی بالاتر از نامۀ رومیان چه نوشتیم: " ...زیرا محبت خدا بوسیلۀ روح القدس که به ما عطا شد قلبهای ما را فرا گرفته است." (رومیان ۵ :۵ )

لطفاً خوب دقت کنید به دو سطر بالا و بیان کار روح القدس؛... نیکی و آرامش و خوشی در روح القدس ..." دوباره به آیۀ بالا دقت کنید: "محبت خدا بوسیلۀ روح القدس " سوال :مگر محبت خدا چه بود؟ جواب: فرستادن عیسای مسیح برای ما. سوال :به چه دلیل؟جواب: تنها فیض خود خدا.سوال :آن فیض ،این محبت چگونه ما را تبدیل میکنند؟ جواب : در زیستن با روح القدس .سوال : پس خدا از سر فیض خود به ما محبت نمود و خواست تا ما با ایمان به عیسای مسیح ،روح القدس را در یافت کنیم .آن فیض و آن محبت و این روح القدس در درون شخص مسیحی که عضو بدن مسیح (کلیسا ) و یا شبان کلیسا میباشد چه چیزی را ببار میاورد و برای چیست؟جواب :این شاه کلید ایمان مسیحی ما :" هیچ یک از ما فقط برای خود زندگی نمی کند و یا فقط برای خود نمی میرد،اگر زیست میکنیم برای خداوند زندگی می نمائیم و اگر بمیریم برای خداوند میمیریم.پس خواه زنده و خواه مرده متعلق به خداوند هستیم." (رومیان ۱۴ : ۷-۸ ) آیا شما فکر میکنید کسی که برای خدا زندگی کند و خود را متعلق به خدا بداند و حاضر است برای خدا بمیرد میتواند زندگی خود را در نهی کردن دیگران ،انتقاد بیجا از دیگران ،به دل گرفتن کدورت،کینه،تزویر،بخل،دورویی،غرور،تعصب،انزجار، و دیگر نخاله هایی! که در زیستن عدم فیض نصیب ما میگردد ،روزی به روز دیگر ادامه دهد؟و نه تنها به آن ادامه دهد بلکه آنقدر وقاحت را به حد اعلاء برساند که دیگران را نیز و ایمان و ضعف دیگران را نیز به زیر سوال ببرد؟؟ چنین فردی سایه اش نیز از سرزمینی که خدا در آن پادشاه ست نمی گذرد چه رسد به خودش!!در واقع پولس رسول قصد دارد این را به ما بگوید که ،ما با ایمان به مسیح که محبت خدا به ماست ، فیض خدا را دریافت میکنیم ،در روح زندگی کرده و رشد می کنیم پس ما به عنوان اعضای بدن مسیح (کلیسا) و مشمولان این فیض همچنین زندگی ما باید در فیض باشد ،چه در زندگی شخصی در خانوادۀ خود ،چه در زندگی دنیای بیرون در بین بی ایمانان و چه در زندگی با ایمانداران در جامعۀ کلیسایی ؛از این روست که پولس رسول در نامۀ خود ادامه میدهد و به ایمانداران مینویسد که :" پس آنچه را که موجب صلح و سازش و تقویت یکدیگر میشود دنبال کنیم." (رومیان ۱۴ : ۱۵ ).اکنون ببینیم اگر بدن مسیح (کلیسا) در فیض خدا زندگی کند و در آن رشد کند و آن را بشارت دهد به چه چیز تبدیل میگردد و اعضای آن به چه ؟ پولس می نویسد :" و به خاطر اتحادی که با مسیح داریم ما را سرافراز فرموده و در قلمرو آسمانی با مسیح نشانید.تا ثروت عظیم و بی قیاس فیض خود را با مهربانی نسبت به ما در مسیح عیسی در زمانهای آینده نمایان سازد.زیرا بسبب فیض خداست که شما از راه ایمان نجات یافته اید و این کار شما نیست بلکه بخشش خداست.این نجات نتیجۀ اعمال شما نیست ،پس هیچ دلیلی وجود ندارد که کسی بخود ببالد،زیرا مصنوع دست او هستیم و خدا ما را در مسیح عیسی از نو آفریده است تا آن کارهای نیکویی را که او قبلا برای ما مقدر فرموده که انجام دهیم ،بجا آوریم... شما که دور بودید بوسیلۀ اتحاد با مسیح عیسی و ریختن خون او نزدیک شده اید...اکنون هر دو بوسیلۀ مسیح اجازه داریم که در یک روح ،یعنی روح القدس به حضور خدای پدر بیائیم...در اتحاد با اوست که تمام عمارت به هم متصل می گردد و رفته رفته در خداوند به صورت یک معبد مقدس در می آید.شما نیز در اتحاد با او و همراه دیگران به صورت مکانی بنا خواهید شد که خدا بوسیلۀ روح خود در آن زندگی می کند." (نامۀ افسسیان ۲ :۶-۱۰ ۱۳ ۱۸ و ۲۱-۲۲ 

پایان

آنچه را که شما خواندید تنها انعکاس کوتاهی از ترانۀ عظیم بیان و درک فیض خدا در ایمان ما به عیسای مسیح بود که پولس رسول بیان آن را و مرگ در راه آن را ،کامل شدن خود و وظیفۀ خود میدانست چنانکه خود روزی نوشت: 

" اما ادامۀ زندگی برای من آنقدر ارزش ندارد که نگران جان خود باشم.تنها آرزوی من این است که ماموریت خود را انجام دهم و خدمتی را که عیسی خداوند به من سپرده یعنی اعلام مژدۀ فیض خدا به پایان رسانم." (از نامۀ اعمال ۲۰ : ۲۴ ) 

اکنون زیستن در آن با شماست!

 

نوشتۀ: ح.گ