X

فیض خدا یعنی چه؟ اهمیت درک و زیستن در آن چیست؟ بخش اول

فیض خدا یعنی چه؟ اهمیت درک و زیستن در آن چیست؟

 در این مقاله شما میخوانید:

۱- معنای فیض خدا و درک کلی آن

۲-شرط دریافت این فیض 

۳-رابطۀ عدالت خدا و فیض 

۴-هدف فیض خدا

۵- نقش فیض در بین کلیسا و اعضای آن 

۱- معنای فیض و درک کلی آن

واژه‌ی فیض در لغت نامۀ فارسی: بسیار شدن .افزونی یافتن . فراوانی و کثرت معنی شده است. قریب به ۱۶۷ بار از کلمۀ فیض در کتابمقدس نام برده شده است . ۳۸ بار در عهد قدیم ، ۱۲۹ بار در عهد جدید . البته آن تعدادی که در نوشتجات عهد عتیق به معنای فیض بکار برده شده، تقریبا تماما با آن مفهومی که در نوشتجات عهد جدید بکار برده شده کمی متفاوت است. در عهد عتیق کلمۀ عبری فیض به مفهوم مورد علاقه بودن، زیبایی، برتری، مورد پسند شدن و یا فراوانی بکار برده شده است. در حقیقت میتوانیم بگوییم، آنچه که در عهد عتیق در خصوص فیض قید شده، با آن معنا و مفهومی که پولس رسول از آن در نوشتجات خود بکار برده است، بسیار متفاوت هستند. میتوانیم بگوییم، پولس رسول مفهوم حقیقی فیض را به گونه‏ایی ریشه ایی و عمیق در هدایت روح القدس در پهنای تولد، زندگی، و مرگ و قیام عیسای مسیح، درک کرد. از اینرو از این ۱۲۹ بار قید شده در نوشتجات عهد جدید، ۹۳ بار آن را پولس رسول در نامه های خود به دوستان و کلیساها بکار برد! در واقع میتوان به جرات " پولس " - نام رومی او - و " شائول " نام عبری او - را که روزی مسیحیان اولیه را آزار و شکنجه میداد و بعدها به عیسای مسیح ایمان آورد را بعد از خود عیسای مسیح ،اولین نفر و برگزیده ترین فردی دانست که توانست معنا و مفهوم فیض خدا را در عمق-پهنا-درازای آن به شیوایی و رسایی هرچه تمامتر به تصویر بکشد،بر روی جوهر بیاورد ،آن را فریاد بزند،با آن تنفس کند ، درک باور آن را به دیگران منتقل سازد ،از دیگران بخواهد تا با آن زندگی کنند؛ تا اینکه نهایتا خود روزی سرش را با افتخار و سربلندی و آماده گی مطلق حوالی سالهای ۷۰ بعد از میلاد مسیح به تیغ جلادان نرون امپراطور خونخوار روم بسپرد و به آن آرزوی دیرینۀ خود برسد که روزی گفته بود :" اما ادامۀ زندگی برای من آنقدر ارزش ندارد که نگران جان خود باشم.تنها آرزوی من این است که ماموریت خود را انجام دهم و خدمتی را که عیسی خداوند به من سپرده یعنی اعلام مژدۀ فیض خدا به پایان رسانم." (از نامۀ اعمال ۲۰ : ۲۴ ) 

آیا پولس رسول موفق به انجام این رسالت خود شد؟خب!اگر نمی شد ما امروز این مقاله را برای درک همان فیضی که پولس جان خود را برای آن داد نمی نوشتیم!!اجازه بدهید تا با هم این سفر سراسر شور و ترانه را برای درک عمیق ترین و فرزانه ترین باور ایمان مسیحی خود شروع کنیم...آیا شما حاضرید در این سفر با ما همراه شوید؟اگر پاسخ شما آری ست ،برای شما مژدۀ بسیار عالی ای داریم ،شما در حال ورود به جایگاهی هستید که روزی هابیل و نوح و ابراهیم و تمامی پدران ایمان طعم آن را چشیدند و آن را دیدند!

باید یک تصویر کلی در بارۀ فیض و اهمیت آن داشته باشیم و آن این است که :

فیض خدا، یک هدیه است نه یک پاداش.و شما نباید هیچ لیاقت و شایستگی برای دریافت آن داشته باشید و اگر نه دیگر فیض نامیده نمی شد!! و دوم این را بدانید که شناخت فیض ، شناخت قلب مسیحیت است.

اگر امروز یک مسیحی از عبارت فیض چیزی سر در نیاورد و با آن زیاد آشنا نباشد، براستی باید در ایمان خود تجدید نظر کند و عمیقاً یکبار دیگر به پایه و اساس ایمان خود به مسیح بیندیشد.چرا که درک عمیق فیض خداوند در ایمان ما به مسیح، مانند درک عمیق کار قلب است در بدن انسان؛ شاید شخص هرگز به جزئیات روزانه و طرز انتقال خون و تصفیۀ آن توسط قلب به تمام اعضای بدن نیاندیشد ، اما حیات و زیستن او تنها به چند دقیقه کار نکردن همین عضو کوچک گوشتی وابسته است !همینطور اگر یک مسیحی به این عبارت ساده و خودمانی فیض خدا نیاندیشد(که به ظاهر ناچیز بنظر میاید)، قلب ایمان او در خطر مرگ خواهد بود!!پس بی دلیل نیست وقتی می بینیم ،پولس چگونه تلاش دارد تا به ایمانداران این را بفهماند که در واقع خدا در مسیح چه هدیۀ بزرگی را از فیض خود نصیب دنیا کرده است ،او می نویسد که : " بوسیلۀ ایمان به مسیح ما وارد فیض الهی شده ایم ." ( رومیان ۵ : ۲) لطفاً به کلمۀ " وارد " در این آیه دقت کنید.پولس رسول سعی دارد تا به ما بگوید که :۱- " فیض "ی وجود دارد که الهی میباشد.۲- این فیض قبل از اینکه " در ابتدا..." (پیدایش ۱: ۱ ) آغاز گردد ،وجود داشته است! جزء ذات الهی خدا بوده ،ازلی و ابدی...اما نه در هستی بود و نه همراه آدمی خلق شد و نه همراه او گردید!بلکه خلق هستی و آدمی خود 

" فیض " خدا بود!آنچه را که امروز شما در اطراف خود می بینید از سر فیض خدا انجام یافته و شکل گرفته است !

ورود و نشانۀ این فیض را در زندگی آدمی ما درست زمانی میبینیم که خداوند بدلیل گناه انسان و شرارت او در دنیا و آلوده شدن آن ،تصمیم به نابودی دنیا و تمامی هر آنچه که در آن بود، میکند . اما کلام به ما می گوید که تنها یک نفر بر روی زمین زندگی میکرد که نظر خداوند را به خود جلب نمود.:" اما نوح در نظر خداوند التفات یافت." ( پیدایش ۶ : ۸) چرا؟ چرا نوح مورد التفات خدا قرار گرفت؟کلام میگوید :" نوح مردی عادل بود و در حضور خداوند کامل و نوح با خدا راه میرفت." (پیدایش ۶ : ۹ ) لطفاً به این نکتۀ ظریف توجه بفرمایید : فیض خدا شامل نوح میگردد زیرا کلام میگوید او مردی عادل بود و با خدا راه میرفت . شاید تعجب کنیم که چرا فقط نوح مورد التفات خدا قرار میگیرد(؟) اما بلافاصله کلام دلیل این توجه خدا از نوح و التفات او به نوح را به ما میگوید. میگوید که او با خدا راه میرفت ،یعنی به خدا ایمان داشت که با او راه میرفت !نه؟پس ارتباطی زنده و مستقیم بین ایمان داشتن ما و فیض خدا وجود دارد.(ما این رابطه را بعدا بررسی خواهیم نمود.) اما آن واژۀ التفات در واقع همان عبارت فیض است. اما کلام نمی گوید که نوح وارد فیض الهی شد!در عوض میگوید :" در نظر خدا التفات یافت " و یا " فیض خدا شامل حال او شد." یعنی فیض الهی از ازل وجود داشت اما از آنجا که نوح هنوز او را نمی شناخت ،پس وارد آن نشد.فقط آن فیض شامل حال او گشت ،مورد التفات خدا قرار گرفت.پس فیض الهی (عیسای مسیح ) از ابتدا بود اما ما وارد این فیض الهی نبودیم۳- از آنجا که مسیح تماما فیض الهی بود.ما به او ایمان آوردیم آنگاه ما وارد فیض الهی شدیم.سپس تمامی جهان مشمول این فیض گردید ،تنها اگر آنها نیز به عیسای مسیح بعنوان تنها نجات دهندۀ خود ایمان میآوردند.فیض الهی خدا تماما در صلیب عیسا ی مسیح به تمامی دنیا : به یهودی و غیر یهودی ،رومی و غیر رومی ،مرد و زن ،غلام و آزاد؛و امروز به بودایی و مسلمان،کمونیست و بهایی و ...ثابت شده است.اگر این افراد نیز میخواهند که این فیض را دریافت کنند و وارد آن شوند ( نه بیرون آن ،با نمازها و روزه ها و نذرها !نه اطراف آن را طواف کنند ،با زیارت ها!نه سرشان را به دیوارهای بیرون آن بزنند!) بلکه باید وارد این فیض شوند یعنی باید تنها و تنها به عیسای مسیح که تماما نشان دهندۀ کامل فیض خداست ایمان بیاورند و بس.در واقع پولس رسول ( کسی که خود را تماما معجزۀ بزرگ فیض میداند)در تمام نامه های خود ،قصد داشت تا این نکته را گویی کاملا برای همۀ ایمانداران و امروز برای ما جا بیاندازد که :اگر ما امروز وارد فیض الهی شده ایم تنها دلیلش این است که به مسیح ایمان داریم.نقیض این جمله این است که :اگر ما خود را وارد فیض خدا نمی بینیم از اینرو ست که به مسیح ایمان نداریم.

به جمله های پولس در این باب دقت کنید: 

-" خدا بوسیلۀ مسیح بما فیض عطا فرمود." ( رومیان ۱: ۵ )

-" اما با فیض خدا همه بوساطت عیسی مسیح که آنان را آزاد میسازد ،بطور رایگان نیک محسوب میشوند." ( رومیان۲ :۲۴ )

-" همیشه خدا را بخاطر آن فیضی که او در مسیح عیسی به شما عطا فرموده است شکر میکنم."( اول قرنتیان ۱ : ۴ )

-" تا خدا را برای فیض پر شکوه او که رایگان در پسر عزیز خود به ما بخشیده است سپاس گوئیم."( افسسیان ۱ : ۶ )

-" زیرا بسبب فیض خداست که شما از راه ایمان ( ایمان به مسیح)نجات یافته اید و این کار شما نیست بلکه بخشش خداست." ( افسسیان ۲ : ۸ ) 

-" خدا ما را نجات داد و به یک زندگی مقدس دعوت کرد و این ،در اثر اعمال ما نبود ،بلکه بر طبق نقشۀ خود خدا و فیضی است که او از ازل در شخص مسیح عیسی به ما عطا فرمود." ( دوم تیمو تائوس ۱ :۹)

پس ما در ایمان آوردن به عیسای مسیح فیض خداوند را می بینیم که ما وارد آن شده ایم و با آن زندگی میکنیم، آن هم نه بدلیل خواسته و عمل مذهبی و دینی و انجام شریعت ،چه دیروز چه امروز و یا چه فردا بلکه تنها بدلیل فیض خود خدا و بس!

ادامه دارد  

نوشته: حسین گل هاشم